پیر

عاشقانه
Amorously
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
نويسندگان
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشقانه و آدرس love2lovez.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 32
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 32
بازدید ماه : 33
بازدید کل : 10922
تعداد مطالب : 78
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1





しゃぼん♡ハート!








از او پرسید : آیا سردت نیست؟

نگهبان پیر گفت: چرا ای پادشاه، اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.

پادشاه گفت: من الان داخل قصر می روم و می گویم یکی از لباس های گرم مرا را برایت بیاورند.

نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد.

اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده اش را فراموش کرد.

صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود:

ای پادشاه! من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می کنم، اما وعده لباس گرم تو مرا از پای درآورد!



[ چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:, ] [ 16:49 ] [ hesam ]